نوشته های یک پسر قمی

تمرین نویسندگی می کنم ... شما هم خط خطی هام رو غلط گیری کنید تا نویسنده خوبی بشم .

نوشته های یک پسر قمی

تمرین نویسندگی می کنم ... شما هم خط خطی هام رو غلط گیری کنید تا نویسنده خوبی بشم .

نوشته های یک پسر قمی

سلام . خوبید ؟ خوشید ؟
ممنون که اومدید تو این وبلاگ .
من یک پسرم ... متولد ۷۷ ... پس هنوز جوونم ... شاید بهتر باشه بگم تازه اول جوونیمه اما مطمئنا وقتی میگم جوون ، یاد تلف کردن وقت و بی بند و باری و ول بودن تو کوچه و خیابون نمی افتم . من جوونیم رو گذاشتم ( یعتی دارم میذارم ) پای تحصیل ... حالا اینکه چه رشته ای و چه دانشگاهی و ... بماند . اما بچه درسخونی بوده و هستم ... همین قدر بگم که معدل سوم دبیرستانم بالاتر از ۱۹.۷۰ شد .

حالا اینا رو چرا گفتم ؟ گفتم که بدونید تنبل نیستم و اصولا چون نمره یکم برای دانش آموزا شخصیت میاره ، خواستم برای خودم شخصیت بیارم :)))) حالا دیگه ...

چرا خواستم برای خودم شخصیت بیارم ؟؟؟ خب این چه سوالیه ... هر کسی دوست داره شخصیت داشته باشه دیگه ... شما عین ۷ میلیارد آدم رو ببینی و بگی « بی شخصیت » ، تقریبا ۹۹ درصدشون هیچ واکنشی نشون نمیدن ؛ چون زبون فارسی بلد نیستن !!!

اما جدا از شوخی ، جدا شدن از شوخی سخته ولی من این سختی رو تحمل می کنم و جدا میشم و جدی به شما عرض می کنم : می خوام بنویسم ... دیگه از این واضح تر ... نوشتن ... قلم ... کاغذ ... شما هم غلط هام رو بگیرید ... بی رحمانه انتقاد کنید ... باور کنید جدی میگم ... من واقعا از انتقاد شما استقبال خواهم کرد ... حتی از اون انتقاد هایی که به اختلاف سلیقه برمیگرده ... اصلا شاید سلیقه شما بهتر بود و من سلیقه ام رو عوض کردم ... پس از من انتقاد کنید ... مطمئن باشید من شما را به جهنم حواله نخواهم داد :)))

یاعلی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت فاطمه (س)» ثبت شده است

۰۵
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم


سید جلیل و عارف گرانقدر ، سید محمد علی عراقی ، از معدود کسانی می باشد که خدمت حضرت صاحب الامر (عج) رسیده اند.

[ایشان] می گوید :

در ایام جوانی در یکی از روستاهای عراق ، ساکن بودم. در آن ایام شخصی را می شناختم.وفات نمود.او را در مقبره ای که در نزدیکی خانه ی ما بود ، دفن نمودند. از همان شبی که او را دفن نمودند به مدت چهل شب ، در وقت مغرب آتشی از قبر نمایان می شد و ناله ی جانسوزی از آن قبر به گوشم می رسید. در یکی از شب ها چنان ناله و فزع آن شخص شدت پیدا کرد که از شدت ترس ، لرزه بر اندامم مستولی شد ، به گونه ای که نتوانستم خود را نگه دارم و نزدیک بود که حالت غش بر من عارض شود.

بعضی از بستگانم از حال من مطلع بودند.مرا برداشته و به خانه ی دیگری بردند و سپس بعد از مدت زمانی به خود آمدم.

از این حالت که از آن شخص دیده شده بود ، بسیار متعجب بودم، زیرا او کسی بود که وظایف شرعی خود را انجام می داد.مقداری جست و جو و تفحص کردم تا علت این عذاب را بفهمم ، تا اینکه معلوم شد آن شخص در زمان حیاتش ، مدتی مباشر عمل دیوانی محله ی خود بود و از شخص سیدی که در آن محله بود ، وجه تحمیلی دیوانی می خواست و چون سید قدرت مالی برای دادن نداشت ، مدتی او را حبس کرده و برای دریافت آن ، مدتی او را به سقف خانه ی خود آویخته بود.1


1.مکاشفات اولیای الهی ، ص 82 

(از کتاب داستان های شگفت انگیزی از عالم برزخ)

رونوشت از کتاب عذاب های قبر.........محمدحسین محمدی.....انتشارات چاف

پ.ن : عذاب قبر ستم کننده به فرزند حضرت زهرا (س) اینگونه است...عذاب قبر کسی که به خود حضرت زهرا (س) ستم کرده است چیست؟


 

  • محمدعلی حسینی