بسم الله الرحمن الرحیم
قبله ی عالم
گویند : در منزل حاکمی ، مجلس روضه خوانی برقرار بود.یکی از چاپلوسان وارد مجلس شد و بی پروا پشت به منبر کرد و در مقابل حاکم ، زانو زد. حاکم با اشاره به او فهماند که پشتش به منبر است ؛ ولی او با صدای بلند گفت : منبر ما و قبله ی ما ، حضرت حاکم هستند. در همان حال خبر رسید که حاکم از مقامش عزل شده است. آن مرد فوراً رو به منبر و پشت به حاکم کرد و گفت : پشت کردن به منبر حضرت سید الشهداء معصیت و بی ادبی است!1
فرزند فقیران
خداوند به دلقک فرزندی داده بود و او بسیار شاد و خرسند بود.
سلطان وقتی که شادی او را دید ، پرسید: « خب ، بگو ببینم فرزندت دختر است یا پسر؟»
دلقک گردنش را کج کرد و گفت :« از فقیران چه آید جز دختر یا پسر؟»
سلطان با تعجب پرسید :« ای مردک ! از فقیران پسر آید یا دختر ، از بزرگان چه آید؟»
دلقک گفت :« بدکاری بی عدالتی ، ظالمی ، خانه براندازی و....!»2
1. قهقهه / 102 و هزار و یک حکایت اخلاقی....محمدحسین محمدی
2.لطیفه های شیرین لطایف الطوایف...مرجان کشاورز