غذای حیوانی
بسم الله الرحمن الرحیم
نیمه شب بود و فضایی معنوی بر آن جمع حاکم شده بود.نور سبزی که از محراب می درخشید، حال و هوای دیگری ایجاد کرده بود.هرکس به کاری مشغول بود.یکی سر بر سجده گذاشته بود.دیگری نماز می خواند.آن طرف تر مردی دعا می کرد و لرزش شانه هایش نشان از چشم اشکبارش داشت.
در این بین مرد عربی که تازه وارد مسجد شده بود، دنبال جای خالی می گشت تا بنشیند و اعمال مسجد سهله1 را انجام دهد.کسی چه می دانست، شاید او هم مثل من می خواست امام زمانش را ببیند و با نگاه مهربان او، دردهای نهفته اش را مداوا نماید.
مرد عرب تا دید نزدیک محراب پر از جمعیت است، به عقب برگشت و به صف های فشردۀ نماز گزاران نگاه کرد.چشمش به جای خالی ای که کنار من بود، افتاد.خود را به من رساند و پرسید:
- جای کسی است؟
- نه.
کنارم نشست و قرآنش را باز کرد.من به نماز ایستادم و او همچنان قرآن می خواند.سپس برخاست و نماز خواند.من نیز تسبیح در دست، صلوات و ذکر فرستادم.پس از مدتی از من پرسید:
- چند وقت است به این مسجد می آیی؟
- حدودا 35 هفته.
- به مرادت نیز رسیده ای؟
- هنوز نه.
نمی خواستم با او سخن بگویم.آخر مسجد سهله که جای حرف زدن نبود.من پاسخ های کوتاه می دادم و او دوباره چیز دیگری می پرسید.دیدم پرسش های او مانع عبادتم می شود، برخاستم و نماز مستحبی خواندم.تشهد می خواندم که دیدم بقچه اش را باز کرد و ظرف غذایش را بیرون آورد.بوی غذا حواس مرا پرت می کرد.مرد عرب منتظر شد تا نمازم را تمام کنم.سپس رو به من کرد و گفت:
- برادر، بسم الله.
- نوش جان.بفرما.
- یک لقمه بخور.خوشمزه است.
- نه، نمی خورم.
چند بار اصرار کرد.سرانجام گفتم:
- این هایی که می خوری، غذای حیوانی است.من یازده ماه است، لب به غذاهایی که گوشت و روغن دارد، نزده ام.اگر به خودت سختی ندهی و غذای حیوانی بخوری، موفق به دیدار امام زمان- عجل الله تعالی فرجه الشریف- نخواهی شد.این را گفتم و به سجده رفتم.عبایم را بر سرم کشیدم تا بوی غذا، اشتهایم را تحریک نکند.
در سجده بودم که دستی به شانه ام زد و گفت:
- آن چه شنیده ای به این معناست که همچون حیوانات غذا نخوری، نه اینکه غذای حیوانی نخوری؛ یعنی به حلال و حرام پایبند باشی و... .
سر از سجده برداشتم تا از مرد عرب بپرسم، منظورش چیست؟ اما او رفته بود. دو دستی بر سرم کوبیدم و تازه فهمیدم او همان کسی بود که من برای دیدارش به این جا می آمدم.2
مسجد سهله
1.مسجد سهله،مسجدی معروف در نزدیکی کوفه استکه تمامی پیامبران در آن نماز گزارده اند.نماز و عبادت در آن مکان بسیار ثواب دارد و دعا در آن جا مستحب خواهد شد.ر.ک:مفاتیح الجنان، فضیلت مسجد سهله.
2.سیمای آفتاب،ص 197.
*تمامی مطالب این پست،برگرفته از کتاب"حیات پاکان" به نویسندگی آقای"مهدی محدثی" و به نشر"بوستان کتاب" می باشد.
- ۹۲/۱۰/۲۱
بسیار مطلب زیبایی بود.
ممنون از اینکه ب وب من سر زدید.با تبادل لینک موافقم.لطفا بفرمایید شما رو با چه اسمی لینک کنم.
لطفا منو هم ب اسم مهدی یاران لینک کنید..........
با تشکر
مهدی یارتان